بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
با اینکه پسرم ولی تا حالا 10 بار امتحان گواهینامه دادمو قبول نشدم برام دعا کنید چ اعتراف سنگینی بود تعداد لایک ها رو ببینم
اعتراف میکنم تاکلاس دوم راهنمایی فکرمیکردم انسان هرغذایی میخوره توبدنش پخش میشه.یعنی نمیدونستم که معده داره...توجه مینموییدچقدتیزهوش بودم....
اعتراف می کنم سخت ترین کاری که تا به حال توی عمرم انجام دادم بزرگ شدن بوده، آخه کودکی ام رو خیلی دوست داشتم ولی همش بهم می گفتن بالاخره کی می خوای بزرگ بشی؟!
اعتراف میکنم بچه که بودم شبا پیش خواهرم میخوابیدم وسطای شب که مطمئن میشدم که خوابشسنگین شده دستشو میکردم تو دماغم!! ^_^
اعتراف ميكنم تا همين چند سال پيش فكر ميكردم از قاشق چاي خوري چاي ميخورن !!!!
اعتراف میکنم تا چندسال پیش فک میکردم اگه توخیابون ازماشینا سبقت نگیری به جایی که میخوای بری نمیرسی.
اعتراف میکنم . . . . . پارسال تا حالا که مسنجر رو گوشیم نصب کردمبا بیش از 1000 اسم دختر اشنا شدم که تا حالا نشنیده بود یکتا ،رز،اسما و.....
من اعــتــراف مــيــكــنـم: مـــن يـه زمــاني جـزء اقـلـيـت هاي هــنــدي بـودم! اخـه يــه گـاوي رو بــه عـنـوان عـــشــق ميپرستيدم!
اعتراف میکنم که یه مدته دارم رو ضدونقیض حرف نزدنم کار میکنم اخه هرچی قاتله سرهمین موضوع دستشون رومیشه... دنیاروجه دیدی یهو یه روزی قاتل شدم بعداین ضدونقیض حرف زدن کاردستم میده ...!
اعتراف میکنم: عشقم روزی چندین بار بغلم میکنه سرمو میچسبونه به سینه اش و میگه: "خدایا هزار مرتبه شکرت خدایا شکر . . . یعنی این کفاره گناهان منه؟"
من دیروز یه جور گفتم که بچه مسی رو خیلی وخته ندیدم . . . . . . انگاه خونه مسی سر کوچمونه .
نمیدونم چرا واقعا....هر وقت اهنگ گوش میدم ...اینقدر فاز غم میگیرم بهد باید سه ساعت رو خودم کار کنم...که باباجون تو نه عاشقی...نه شکست عشقی خوردی....نه منتظر کسی هستی...؟؟!!!!!!!^_^ خخخخخخخخخخخخ
با افتخاااااااااار اعتراف میکنم....تو بچگی...فک میکردم موهام از نوکش رشد میکنه....خب مگه چیه؟ تو عالم بچگی بودم دیگه.... . . واااااااالللللللللاااااااااا ^_^
اعتراف میکنم که من تا همین چند وقت پیش فک می کردم که خاورمیانه یه شرکت ساخت تن ماهیه!!!!!!!!!!!! .... .... خیالتون تخت الان دیگه می دونم چیه^________^
اعـتراف مـی کـنم بـزرگـترین پـیـروزی کـه تـو زنـدگیـم کـسب کـردم ایـن بـود کـه از نـونـوایـی یـه دونـه پـلاستیک دستـهدار خـریدم! رفـتم خـونه دیـدم دوتـاست چـسبـیدن بـه هم!!
آقا من تا چند وقت پیش به ماشینای دو در ( ازین با کلاس گرونا)میگفتم: تک سر نشین!!!^-^ خو عاخه از کجا میدونستم؟؟؟؟ بابام ازین ماشینا داره یا نه نه م؟!
با اینکه پسرم ولی تا حالا 10 بار امتحان گواهینامه دادمو قبول نشدم برام دعا کنید چ اعتراف سنگینی بود تعداد لایک ها رو ببینم
اعتراف میکنم تاکلاس دوم راهنمایی فکرمیکردم انسان هرغذایی میخوره توبدنش پخش میشه.یعنی نمیدونستم که معده داره...توجه مینموییدچقدتیزهوش بودم....
اعتراف می کنم سخت ترین کاری که تا به حال توی عمرم انجام دادم بزرگ شدن بوده، آخه کودکی ام رو خیلی دوست داشتم ولی همش بهم می گفتن بالاخره کی می خوای بزرگ بشی؟!
اعتراف میکنم بچه که بودم شبا پیش خواهرم میخوابیدم وسطای شب که مطمئن میشدم که خوابشسنگین شده دستشو میکردم تو دماغم!! ^_^
اعتراف ميكنم تا همين چند سال پيش فكر ميكردم از قاشق چاي خوري چاي ميخورن !!!!
اعتراف میکنم تا چندسال پیش فک میکردم اگه توخیابون ازماشینا سبقت نگیری به جایی که میخوای بری نمیرسی.
اعتراف میکنم . . . . . پارسال تا حالا که مسنجر رو گوشیم نصب کردمبا بیش از 1000 اسم دختر اشنا شدم که تا حالا نشنیده بود یکتا ،رز،اسما و.....
من اعــتــراف مــيــكــنـم: مـــن يـه زمــاني جـزء اقـلـيـت هاي هــنــدي بـودم! اخـه يــه گـاوي رو بــه عـنـوان عـــشــق ميپرستيدم!
اعتراف میکنم که یه مدته دارم رو ضدونقیض حرف نزدنم کار میکنم اخه هرچی قاتله سرهمین موضوع دستشون رومیشه... دنیاروجه دیدی یهو یه روزی قاتل شدم بعداین ضدونقیض حرف زدن کاردستم میده ...!
اعتراف میکنم: عشقم روزی چندین بار بغلم میکنه سرمو میچسبونه به سینه اش و میگه: "خدایا هزار مرتبه شکرت خدایا شکر . . . یعنی این کفاره گناهان منه؟"
من دیروز یه جور گفتم که بچه مسی رو خیلی وخته ندیدم . . . . . . انگاه خونه مسی سر کوچمونه .
نمیدونم چرا واقعا....هر وقت اهنگ گوش میدم ...اینقدر فاز غم میگیرم بهد باید سه ساعت رو خودم کار کنم...که باباجون تو نه عاشقی...نه شکست عشقی خوردی....نه منتظر کسی هستی...؟؟!!!!!!!^_^ خخخخخخخخخخخخ
با افتخاااااااااار اعتراف میکنم....تو بچگی...فک میکردم موهام از نوکش رشد میکنه....خب مگه چیه؟ تو عالم بچگی بودم دیگه.... . . واااااااالللللللللاااااااااا ^_^
اعتراف میکنم که من تا همین چند وقت پیش فک می کردم که خاورمیانه یه شرکت ساخت تن ماهیه!!!!!!!!!!!! .... .... خیالتون تخت الان دیگه می دونم چیه^________^
اعـتراف مـی کـنم بـزرگـترین پـیـروزی کـه تـو زنـدگیـم کـسب کـردم ایـن بـود کـه از نـونـوایـی یـه دونـه پـلاستیک دستـهدار خـریدم! رفـتم خـونه دیـدم دوتـاست چـسبـیدن بـه هم!!
آقا من تا چند وقت پیش به ماشینای دو در ( ازین با کلاس گرونا)میگفتم: تک سر نشین!!!^-^ خو عاخه از کجا میدونستم؟؟؟؟ بابام ازین ماشینا داره یا نه نه م؟!
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}